خدا به موسی گفت: «هستم آنكه هستم.» و گفت: «به بنیاسرائیل چنین بگو: اهْیه (هستم) مرا نزد شما فرستاد کتاب خروج 3:14

زمانهای از پیش تعیین شده
ضرورتهای زمان و اجابتهای آسمانی با خواسته های و نیازهای زمینی کاملاً تفاوت دارد، چونکه خداوند همیشه به آخر کار از ابتدا نگاه میکند و به نتیجه گیری مطلوب میاندیشد و از هر کاری انتظار بهره برداری بهینه دارد و به همین منظور صبر و حوصله را پیشه میکند و مکتوب میباشد که او صابرین را دوست میدارد چون در راستای اراده او عمل مینمایند. ایمانداران ابزاری هستند در دستان خداوند که به صورت خواسته یا حتی زمانهایی هم ناخواسته یا ندانسته در جهت اراده آسمانی در خدمت میباشند. در اول سموئیل سرگذشت زنی را میخوانیم که خداوند رحم او را بسته بود و با وجود اینکه شوهرش او را بسیار دوست میداشت و مورد توجه زیاد قرار میداد ولی همیشه مورد تمسخر هوو خود قرار میگرفت و تحقیر میشود و روزی که بسیار آزرده و به تنگ آمده بود به عبادتگاه میرود و با فراوانی سوز دل دعا کرد به حدی که عیلی نبی فکر میکرد شراب نوشیده و مست میباشد و در آن روز زن پیمانی را با خداوند میبندد که اگر صاحب پسری گردد او را برای خداوند وقف خواهد نمود.
اول سموئیل 2:1,9
حَنّا دعا نموده، گفت: « دل من در خداوند وجد مینماید، و شاخ من در خداوند برافراشته شده، و دهانم بر دشمنانم وسیع گردیده است، زیرا كه در نجات تو شادمان هستم.
2 مثل یهُوَه قدوسی نیست، زیرا غیر از تو كسی نیست، و مثل خدای ما صخره ای نیست.
3 سخنان تكبرآمیز دیگر مگویید، و غرور از دهان شما صادر نشود، زیرا یهُوَه خدای عَلاّم است و به او اعمال، سنجیده میشود.
4 كمان جبّاران را شكسته است، و آنانی كه میلغزیدند، كمر آنها به قوّت بسته شد.
5 سیرشدگان، خویشتن را برای نان اجیر ساختند و كسانی كه گرسنه بودند، استراحت یافتند؛ بلكه زن نازا هفت فرزند زاییده است، و آنكه اولاد بسیار داشت، زبون گردیده.
6 خداوند می میراند و زنده میكند؛ به قبر فرود می آورد و برمیخیزاند.
7 خداوند فقیر میسازد و غنی میگرداند؛ پست میكند و بلند میسازد.
8 فقیر را از خاك برمیافرازد و مسكین را از مزبله برمیدارد تا ایشان را با امیران بنشاند و ایشان را وارث كرسی جلال گرداند، زیرا كه ستونهای زمین از آن خداوند است و ربع مسكون را بر آنها استوار نموده است.
9 پایهای مقدسین خود را محفوظ میدارد، اما شریران در ظلمت خاموش خواهند شد، زیرا كه انسان به قوت خود غالب نخواهد آمد.
رساله یعقوب 5:10,11
10 ای برادران، نمونهٔ زحمت و صبر را بگیرید از انبیایی که به نام خداوند تکلّم نمودند.
11 اینک، صابران را خوشحال میگوییم، و صبر ایّوب را شنیدهاید و انجام کار خداوند را دانستهاید، زیرا که خداوند بغایت مهربان و کریم است.
انجيل یوحنا 14:23,29
23 عیسی در جواب او گفت، اگر کسی مرا محبّت نماید، کلام مرا نگاه خواهد داشت و پدرم او را محبّت خواهد نمود و به سوی او آمده، نزد وی مسکن خواهیم گرفت.
24 و آنکه مرا محبّت ننماید، کلام مرا حفظ نمیکند؛ و کلامی که میشنوید از من نیست بلکه از پدری است که مرا فرستاد.
25 این سخنان را به شما گفتم وقتی که با شما بودم.
26 لیکن تسلّیدهنده یعنی روحالقدس که پدر او را به اسم من میفرستد، او همهچیز را به شما تعلیم خواهد داد و آنچه به شما گفتم به یاد شما خواهد آورد.
27 سلامتی برای شما میگذارم، سلامتی خود را به شما میدهم. نه چنانکه جهان میدهد، من به شما میدهم. دل شما مضطرب و هراسان نباشد.
28 شنیدهاید که من به شما گفتم میروم و نزد شما میآیم. اگر مرا محبّت مینمودید، خوشحال میگشتید که گفتم نزد پدر میروم، زیرا که پدر بزرگتر از من است.
29 و الآن قبل از وقوع به شماگفتم تا وقتی که واقع گردد ایمان آورید

شاگردی و متابعت نمودن
عزیزان پولس رسول با وجود اینکه عاشق خداوند بود و همیشه در تلاش برای جلب رضايت و خشنودی پدر آسمانی میبوده، ولی زمانی در مسیر اشتباه فعالیت مینمود تا روز که شخصا مسیح خداوند را ملاقات کرد و مسیر یا هدف زندگیش تغییر نمود و مژده خوش انجيل و شهادت زندگیش را به اروپا و اسيا رسانید
اعمال رسولان 9:1,17 امّا سولس هنوز تهدید و قتل بر شاگردانخداوند همی دمید و نزد رئیس کَهَنَه آمد،
2 و از او نامهها خواست به سوی کنایسی که در دمشق بود تا اگر کسی را از اهل طریقت خواه مرد و خواه زن بیابد، ایشان را بند برنهاده، به اورشلیم بیاورد.
3 و در اثنای راه، چون نزدیک به دمشق رسید، ناگاه نوری از آسمان دور او درخشید
4 و به زمین افتاده، آوازی شنید که بدو گفت، ای شاؤل، شاؤل، برای چه بر من جفا میکنی؟
5 گفت، خداوندا تو کیستی؟ خداوند گفت، من آن عیسی هستم که تو بدو جفا میکنی.
6 لیکن برخاسته، به شهر برو که آنجا به تو گفته میشود چه باید کرد.
7 امّا آنانی که همسفر او بودند، خاموش ایستادند چونکه آن صدا را شنیدند، لیکن هیچکس را ندیدند.
8 پس سولس از زمین برخاسته، چون چشمان خود را گشود، هیچکس را ندید و دستش را گرفته، او را به دمشق بردند،
9 و سه روز نابینا بوده، چیزی نخورد و نیاشامید.
10 و در دمشق، شاگردی حنانِیا نام بود که خداوند در رؤیا بدو گفت، ای حنّانیا! عرض کرد، خداوندا لبّیک!
11 خداوند وی را گفت، برخیز و به کوچهای که آن را راست مینامند بشتاب و در خانهٔ یهودا، سولس نامِ طرسوسی را طلب کن زیرا که اینک، دعا میکند،
12 و شخصی حنّانیا نام را در خواب دیده است که آمده، بر او دست گذارد تا بینا گردد.
13 حنّانیا جواب داد که ای خداوند، دربارهٔ این شخص از بسیاری شنیدهام که به مقدّسین تو در اورشلیم چه مشقّتها رسانید،
14 و در اینجا نیز از رؤسای کَهَنَه قدرت دارد که هر که نام تو را بخواند، او را حبس کند.
15 خداوند وی را گفت، برو زیرا که او ظرف برگزیده من است تا نام مرا پیش امّتها و سلاطین و بنیاسرائیل ببرد.
16 زیرا که من او را نشان خواهم داد که چقدر زحمتها برای نام من باید بکشد.
17 پس حنّانیا رفته، بدان خانه درآمد و دستها بر وی گذارده، گفت، ای برادر شاؤل، خداوند، یعنی عیسی که در راهی که میآمدی بر تو ظاهر گشت، مرا فرستاد تا بینایی بیابی و از روحالقدس پر شوی.
انجيل مرقس 16:15,18
15 پس بدیشان گفت، در تمام عالم بروید و جمیع خلایق را به انجیل موعظه کنید.
16 هر که ایمان آورده، تعمید یابد نجات یابد و امّا هر که ایمان نیاورد بر او حکم خواهد شد.
17 و این آیات همراه ایمانداران خواهد بود که به نام من دیوها را بیرون کنند و به زبانهای تازه حرف زنند
18 و مارها را بردارند و اگر زهر قاتلی بخورند، ضرری بدیشان نرساند و هرگاه دستها بر مریضان گذارند، شفا خواهند یافت.

شاهدان خداوند
انجيل مرقس 16:19,20
19 و خداوند بعد از آنکه به ایشان سخن گفته بود، به سوی آسمان مرتفع شده، به دست راست خدا بنشست.
20 و ایشان بیرون رفته، در هر جا موعظه میکردند و خداوند با ایشان کار میکرد و به آیاتی که همراه ایشان میبود، کلام را ثابت میگردانید.
کتاب دانيال 6:20,28
20 و چون نزد چاه شیران رسید به آواز حزین دانیال را صدا زد و پادشاه دانیال را خطاب كرده، گفت: «ای دانیال، بنده خدای حی، آیا خدایت كه او را پیوسته عبادت مینمایی به رهانیدنت از شیران قادر بوده است؟»
21 آنگاه دانیال به پادشاه جواب داد كه «ای پادشاه تا به ابد زنده باش!
22 خدای من فرشته خود را فرستاده، دهان شیران را بست تا به من ضرری نرسانند چونكه به حضور وی در من گناهی یافت نشد و هم درحضور تو ای پادشاه تقصیری نورزیده بودم.»
23 آنگاه پادشاه بینهایت شادمان شده، امر فرمود كه دانیال را از چاه برآورند و دانیال را از چاه برآوردند و از آن جهت كه بر خدای خود توكّل نموده بود در او هیچ ضرری یافت نشد.
24 و پادشاه امر فرمود تا آن اشخاص را كه بر دانیال شكایت آورده بودند حاضر ساختند و ایشان را با پسران و زنان ایشان در چاه شیران انداختند و هنوز به ته چاه نرسیده بودند كه شیران بر ایشان حمله آورده، همه استخوانهای ایشان را خرد كردند.
25 بعد از آن داریوش پادشاه به جمیع قومها و امّتها و زبانهایی كه در تمامی جهان ساكن بودند نوشت كه «سلامتی شما افزون باد!
26 از حضور من فرمانی صادر شده است كه در هر سلطنتی از ممالك من (مردمان) به حضور خدای دانیال لرزان و ترسان باشند زیرا كه او خدای حی و تا ابدالا´باد قیوم است. و ملكوت او بیزوال و سلطنت او غیرمتناهی است.
27 او است كه نجات میدهد و میرهاند و آیات و عجایب را در آسمان و در زمین ظاهر میسازد و اوست كه دانیال را از چنگ شیران رهایی داده است.»
28 پس این دانیال در سلطنت داریوش و در سلطنت كورش فارسی فیروز میبود.

پدر آسمانی ياور همیشگی فرزندانش
انجيل متی 1:21,23
21 و او پسری خواهد زایید و نام او را عیسی خواهی نهاد، زیرا که او امّت خویش را از گناهانشان خواهد رهانید.
22 ،و این همه برای آن واقع شد تا کلامی که خداوند به زبان نبی گفته بود، تمام گردد،
23 که اینک، باکره آبستن شده پسری خواهد زایید و نام او را عمّانوئیل خواهند خواند که تفسیرش این است، خدا با ما.
فليپیان 2:5,11
5 پس همین فکر در شما باشد که در مسیح عیسی نیز بود
6 که چون در صورت خدا بود، با خدا برابر بودن را غنیمت نشمرد،
7 لیکن خود را خالی کرده، صورت غلام را پذیرفت و در شباهت مردمان شد؛
8 و چون در شکل انسان یافت شد، خویشتن را فروتن ساخت و تا به موت بلکه تا به موت صلیب مطیع گردید.
9 از این جهت خدا نیز او را بغایت سرافراز نمود و نامی را که فوق از جمیع نامها است، بدو بخشید.
10 تا به نام عیسی هر زانویی از آنچه در آسمان و بر زمین و زیر زمین است خم شود،
11 و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیح، خداوند است برای تمجید خدای پدر.