عزیزان اراده پدر آسمانی در این بود تا تعلیم الهی تکمیل گردد تا بدینوسیله ایمانداران بتوانند بر جسم و تمایلات نفسانی پیروز گردند و تولدی تازه يابند، دوستان افكار خداوند بسيار عالى و شگفت انگيز است، و اغلب انسانها نميتوانند بصورت واضح عمق حكمت و يا عدالت كارهاى او ببينند، ولى تاريخ گواه محكمى براى اثبات تمامی پيشگویی و دانش الهى ميباشد، براى مثال وقتى سرگذشت زندگى حضرت يعقوب را ميخوانيم كه براى راحيل زنى را كه بسيار دوست ميداشت و حاضر شد كه به خاطر او مدت چهارده سال متوالى كار كند تا بتواند با او ازدواج نمايد و بعد ميخوانيم كه بعد از وفات راحيل تنها دو فرزند ثمره اين وصلت با سعادت بود، كه حضرت يوسف بعنوان فرزند ارشد و برادر كوچكترش بنيامين كه هر دو ايشان براى پدرشان بسيار عزيز بودند، ميخوانيم كه برادرانش حضرت يوسف را تنها به دليل اينكه او اعمال و رفتارش بسيار نيكو و صادق بود بر او حسادت ورزيدند و اول او را در چاه انداختند و بعد هم همانند برده او فروختند، و براى مخفى كردن كارشان لباسهايش را به خون اغشته كردند و به پدرشان دادند و گفتند كه جانورى درنده او را پاره كرده است، مكتوب شده كه حضرت يعقوب روزهاى بسيارى ماتم گرفت و اصلاً نتوانست تسلى پيدا كند و روزانه براى فرزند عزیزش غمگین ميبود، امّا زمانهايى در زندگى وجود دارد كه هيچ صدايى از آسمان شنيده نميشود و خداوند اجازه ميدهد كه ايشان به تنهايى با سختيها و مشكلاتشان بجنگند تا بتوانند به صورت كامل بر او توكل نمايند و در ايمان به بلوغ برسند، وقتى كه سرگذشت حضرت يعقوب را ميخوانند به دليل اينكه مطالب پشت سر هم نوشته شده عمق غم و اندوه پدرى كه ساليان زيادى در حسرت غم ديدار فرزندش بود و نميتوانست برايش به جز اندوه و ماتم كارى را انجام دهد بسيار غم انگيز است، ولى خداوند به دليل اينكه از ابتدا هر كار انتهاى آن را ميبيند و طبیعتاً نتيجه و پايان كار را برايش اهميت دارد، در مورد حضرت يعقوب و همچنين فرزندش بسيار صبورى كرد تا هر دو در جهت اهداف الهی جلو روند و ایمان و اعتمادشان تکمیل گردد و حضرت يوسف هم بتواند قوم اسرائيل را شبانى نمايد و حضرت يعقوب هم در زمانى كه تصور نميكرد بتواند فرزندش را دوباره در اغوش خود بگيرد، توانست حتى دو فرزند حضرت يوسف را با چشمانش ببيند و به ايشان بركت بدهد.

انجيل متی 5:17,19

¹⁷  گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم. نیامده‌ام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم.
¹⁸  زیرا هر آینه به شما می‌گویم، تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.
¹⁹  پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. امّا هر که به عمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.

عمال رسولان 1:8,11 & 1:3,4 

³  که بدیشان نیز بعد از زحمت کشیدن خود، خویشتن را زنده ظاهر کرد به دلیلهای بسیار که در مدّت چهل روز بر ایشان ظاهر می‌شد و دربارهٔ امور ملکوت خدا سخن می‌گفت.
⁴  و چون با ایشان جمع شد، ایشان را قدغن فرمود که از اورشلیم جدا مشوید، بلکه منتظر آن وعدهٔ پدر باشید که از من شنیده‌اید.

⁸  لیکن چون روح‌القدس بر شما می‌آید، قوّت خواهید یافت و شاهدان من خواهید بود، در اورشلیم و تمامی یهودیّه و سامره و تا اقصای جهان.
⁹  و چون این را گفت، وقتی که ایشان همی نگریستند، بالا برده شد و ابری او را از چشمانایشان در ربود.
¹⁰  و چون به سوی آسمان چشم دوخته می‌بودند، هنگامی که او می‌رفت، ناگاه دو مرد سفیدپوش نزد ایشان ایستاده،
¹¹  گفتند، ای مردان جلیلی چرا ایستاده، به سوی آسمان نگرانید؟ همین عیسی که از نزد شما به آسمان بالا برده شد، باز خواهد آمد به همین طوری که او را به سوی آسمان روانه دیدید.

انجيل یوحنا 3:17,21

¹⁷  زیرا خدا پسر خود را در جهان نفرستاد تا بر جهان داوری کند، بلکه تا به‌وسیلهٔ او جهان نجات یابد.
¹⁸  آنکه به او ایمان آرد، بر او حکم نشود؛ امّا هر که ایمان نیاورد الآن بر او حکم شده است، بجهت آنکه به اسم پسر یگانه خدا ایمان نیاورده.
¹⁹  و حکم این است که نور در جهان آمد و مردم ظلمت را بیشتر از نور دوست داشتند، از آنجا که اعمال ایشان بد است.
²⁰  زیرا هر که عمل بد می‌کند، روشنی را دشمن دارد و پیش روشنی نمی‌آید، مبادا اعمال او توبیخ شود.
²¹  و لیکن کسی که به راستی عمل می‌کند پیش روشنی می‌آید تا آنکه اعمال او هویدا گردد که در خدا کرده شده است.